وقت تنگ است و دشمن تا درون اتاق های خوابمان هم نفوذ کرده!
از طرفی هم می دانیم:
هیچ کاری بدون آموزش و تمرین درست انجام نمی شود!
چه باید بکنیم؟!؟
وقت تنگ است و دشمن تا درون اتاق های خوابمان هم نفوذ کرده!
از طرفی هم می دانیم:
هیچ کاری بدون آموزش و تمرین درست انجام نمی شود!
چه باید بکنیم؟!؟
قبل از انجام هر کاری سنجیدن جوانب کار حتی اگر غر زدن نامیده شود الزامی است.
هنگام اجرای هر کاری فقط انجام وظیفه ای که پذیرفته ایم و در صورت وجود توانِ مضاعف، کمک به سایرین.
بعد از هر کاری فقط تجارب حاصل از آن کار موضوعیت دارد.
بعضی ها منطق مبتنی بر نه دارند.
بعضی از این بعضی ها منطقشان از منش مبتنی بر طلب اصلاح می آید.
به همین جهت در نگاه نیت مدار من قابل تقدیرند اما...
اما تردیدی نیست که در نگاه بازخورد مدار اجتماع سود مبنای موجود
این منطق امری غیر ممدوح و مخرب تلقی می شود.
"چونکه صد آمد نود هم نزد ماست"
آخه این چه حرفیه؟!
ما باید از صد نگری بپرهیزیم.
انسانها را باید هنگام معامله شناخت
وقتی پای منافعشان در میان است
اگر در معامله تو را فروختند، که هیچ...
اما اگر از نفعشان برای خرید دلت گذشتند
به اندازه گذشتشان از سود به آنها دل بده...
تا وقتی که پیدا کردن مقصر مهمتر از انجام کارهای عقب مانده است
ما همینجا، درجازنان، مشغول غر زدن خواهیم ماند
خوب حرف زدن را تمرین می کنیم چون به آن نیازمندیم.
اما نباید فراموش کنیم:
اگر خوب گوش دادن را تمرین نکنیم به خوب حرف زدن هم نیاز نداریم...!
به حقوق هم احترام بگذاریم...
محترم شمردن انسانها حق آنهاست
حتی اگر مطابق پسند ما هم نباشند
خیلی طنز است...!
ساعتها برای فرار کردن از کاری که قول داده ایم انجامش بدهیم نقشه می کشیم
در حالی که انجام آن کار یک ساعت طول می کشد!
در نهایت آنچه اتفاق می افتد از دست رفتن اعتبار ماست!!!
ما نصیحت زده شده ام!
از شنیدن جملات نغز تنها برای لذت بردن و پرکردن وقتهای فراقتمان استفاده می کنیم.
درست مثل بدنی که به دلیل کثرت استعمال از دارویی در مقابل آن مقاوم شده است.
حالا هی فن بیان بیاموزیم؛ شیوا گفتن و رسا نوشتن را تقویت کنیم
حاشا نفوذ بیشتر کلام...!