نگاه اصلاح مدار یعنی راهی برای پایان دادن به مخاصمات بیابیم.
اما ما دنبال یافتن ضعفهای طرف مقابل و یا در بهترین حالات دنبال مقصریم.
بایگانی
- مرداد ۱۳۹۴ (۱)
- تیر ۱۳۹۴ (۲)
- خرداد ۱۳۹۴ (۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۴ (۵)
- فروردين ۱۳۹۴ (۱۰)
- اسفند ۱۳۹۳ (۱)
- بهمن ۱۳۹۳ (۲)
- آذر ۱۳۹۳ (۴)
- آبان ۱۳۹۳ (۹)
- مهر ۱۳۹۳ (۱۳)
- شهریور ۱۳۹۳ (۳)
- مرداد ۱۳۹۳ (۱۳)
- خرداد ۱۳۹۳ (۸)
- ارديبهشت ۱۳۹۳ (۱۰)
- فروردين ۱۳۹۳ (۹)
- آبان ۱۳۹۲ (۱۰)
- مهر ۱۳۹۲ (۷)
- مرداد ۱۳۹۲ (۵)
- تیر ۱۳۹۲ (۲۰)
- ارديبهشت ۱۳۹۲ (۱۳)
- فروردين ۱۳۹۲ (۳)
آخرین مطالب
- ۹۴/۰۵/۲۱و ما شهر نشینها!
- ۹۴/۰۴/۱۷هر چه که باشد خوب است
- ۹۴/۰۴/۱۷رضا(ع)....
- ۹۴/۰۳/۱۰خوشبختی در گرو سلامتی
- ۹۴/۰۲/۲۶معمولی شده های غیر معمول
- ۹۴/۰۲/۲۲نگاه به بیرون ننگ است...
- ۹۴/۰۲/۰۲خوشبختی
- ۹۴/۰۲/۰۲عدالت دشوار
محبوب ترین مطالب
- ۹۴/۰۳/۱۰خوشبختی در گرو سلامتی
- ۹۳/۰۷/۱۴روانشناسان به گوش باشند...!
- ۹۳/۱۱/۲۵فقر اخلاقی در بازار کار...
- ۹۳/۰۵/۱۹زندگی برای هیچ...!
- ۹۳/۰۷/۲۳تکرار؛ تمرین نیست...
- ۹۳/۰۷/۲۳خدا را می گویم...
- ۹۳/۰۸/۱۲امتداد گریستن چیست؟
- ۹۳/۰۵/۲۷ادامه نده لطفاً...
مطالب پربحث‌تر
- ۹۳/۰۹/۲۷سکوت سخت است انصافا...
- ۹۳/۱۱/۲۵فقر اخلاقی در بازار کار...
- ۹۳/۰۲/۱۵غر زدن کار نیست!
- ۹۳/۰۵/۱۱چرا توجیه؟! بگو اشتباه کردم...
- ۹۴/۰۳/۱۰خوشبختی در گرو سلامتی
- ۹۳/۰۳/۲۶دم خانم ها گرم...
- ۹۳/۰۷/۱۴روانشناسان به گوش باشند...!
پیوندهای روزانه
برای کسب تجربه باید هزینه بپردازیم
گاهی ارزش تجربه به دست آمده بیشتر از هزینه ای است که برای کسب آن پرداخته ایم
گاهی هزینه های پرداخت شده بیشتر از تجربه کسب شده است و ما گمان می کنیم که ضرر کرده ایم
اما در هر صورت عبرت گرفتن از تجربه ها مهم تر از هزینه آنهاست و ما حق نداریم دو بار یک تجربه را کسب کنیم
یکی از عیب های من این است که زبانم بلندتر از عملم شده
مردم هم من را با آنچه که گفته ام قضاوت می کنند
این است که روز به روز
زبانم بلندتر می شود و عملم کوتاه تر
همیشه وقت کم میاورم
همیشه وقتم را تلف میکنم
جمع بین اضداد شده ام...!
وقتی ارتباط گرفتن با خانمی در حد برقراری رابطه سکس
راحت تر از ازدواج کردن با همان خانم است
اگر سن ازدواج به سن مرگ و میر هم رسید؛ تعجب نکنید.
بعضی از مسائل بسیار مهم در جامعه ما وجود دارد که به بهانه های گوناگون مانند حیا، محجور مانده و ترس و رخوت خاصی در طرح و یا شرح شرایط موجود آن حوزه به وجود آمده است.
وقتی آنها را طرح می کنیم نگاه های مخاطبان و حتی دوستان و آشنایان مخاطبان بحث، به ما بسیار سنگین و معنی دار می شود؛ به گونه ای که انگار مرتکب جرم یا گناهی نابخشودنی شده ایم.
در همین جو و با شرم کردن از گفتن آن مسائل نه تنها مشکلی حل نمی شود بلکه، رشد دامنه دار موضوع موجب حل نشدنی شدن موضوع می شود.
البته من به حل نشدنی شدن هیچ موضوعی معتقد نیستم و منظورم از حل نشدنی شدن موضوع؛ سخت شدن حل مشکل تا جایی است که امید به حل موضوع کم رنگ شود.
یکی از آن موضوعات متاسفانه همه شئونی است که به نحوی قابل ارتباط با نیازهای جنسی انسان است.
اگر امروز به خطرات ناشی از سکوت در خصوص این مسئله برای جامعه جوانمان توجه نکنیم؛ بی شک فردا دیگر شکست سکوت بی فایده خواهد بود...
آیا تا به حال با یک خانم روسبی هم کلام بوده اید؟ همکلاس چطور؟!
آیا تا به حال با یک آقای روسبی هم کلام بوده اید؟ همکلاس چطور؟!
تنها امیدم به فطرتی است که هنوز روسبی را فحش می داند.
وقتی انسانهای انقلابی امیدشان به اصلاح را از دست بدهند
مرگ جامعه بشری فرا رسیده
کوتاه نیا از آرمانهایت رفیق.
به هیچ دلیلی...
چون خدای آرمانهایت هست
در کاری که ثوابی بزرگ دارد، اگر غلطی کردم
کبابی می شوم به بزرگی همان ثواب
از کسایی که
هیچ وقت
تو زندگیشون
هیچ اشتباهی
مرتکب نشدن و همیشه از همه طلبکار هستن
"متنفرم"
بعضی ها فکر می کنن از نظر مالی مدیون کسی نباشن دیگه هیچ دینی به گردن ندارن!!!!
امان از اهمیت یافتن مادیات بالاخص در مدعیان رعایت منویات دین...
گاهی انسان احساس می کند
"عاشق شده" یا از آن بدتر "دارد عاشق می شود"
و چون برای عاشق شدن ترجمه دقیقی وجود ندارد و همه چیز حول همان احساس می گردد
رهیدن از این دام الزامی است.
هزینه این رهیدن گاه سنگین است اما هرچه باشد می ارزد...
اتفاقات بدی که پیش می آیند
اصلا چیزی نیست که ما دوست داریم
"همان چیزی است که برای ما بهتر است"
فرقی نمی کند چه شغلی داشته باشی
مهم این است که بمانی و تا آخر راه را بروی...
تلاش برای فهمیدن تفاوت میان تعقل و تخیل
یکی از دشوارترین مراحل زندگیم شده...
ترجیح می دهم بگردم و همفکر بیابم
تا اینکه بجنگم و همفکر بسازم