بعضی از مسائل بسیار مهم در جامعه ما وجود دارد که به بهانه های گوناگون مانند حیا، محجور مانده و ترس و رخوت خاصی در طرح و یا شرح شرایط موجود آن حوزه به وجود آمده است.
وقتی
آنها را طرح می کنیم نگاه های مخاطبان و حتی دوستان و آشنایان مخاطبان
بحث، به ما بسیار سنگین و معنی دار می شود؛ به گونه ای که انگار مرتکب جرم یا
گناهی نابخشودنی شده ایم.
در همین جو و با شرم کردن از گفتن آن مسائل نه تنها مشکلی حل نمی شود بلکه، رشد دامنه دار موضوع موجب حل نشدنی شدن موضوع می شود.
البته
من به حل نشدنی شدن هیچ موضوعی معتقد نیستم و منظورم از حل نشدنی شدن
موضوع؛ سخت شدن حل مشکل تا جایی است که امید به حل موضوع کم رنگ شود.
یکی از آن موضوعات متاسفانه همه شئونی است که به نحوی قابل ارتباط با نیازهای جنسی انسان است.
اگر امروز به خطرات ناشی از سکوت در خصوص این مسئله برای جامعه جوانمان توجه نکنیم؛ بی شک فردا دیگر شکست سکوت بی فایده خواهد بود...